جدول جو
جدول جو

معنی روزنامه نگاری - جستجوی لغت در جدول جو

روزنامه نگاری
(مَ / مِ نِ)
عمل روزنامه نگار. شغل روزنامه نگار. روزنامه نویسی. رجوع به روزنامه نویسی شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از روزنامه نگار
تصویر روزنامه نگار
مدیرمسئول، سردبیر یا کسی که مقالات روزنامه را می نویسد، روزنامه نویس، نویسندۀ روزنامه
فرهنگ فارسی عمید
(مَ)
صاحب برید قدیم را گویند که منصب بزرگی بوده (است) . (حاشیۀ ترجمه تاریخ یمینی چ 1272)، روزنامه نویس. نویسندۀ روزنامه. صاحب یا مدیر روزنامه. کسی که در روزنامه مقاله می نویسد
لغت نامه دهخدا
جریده نگار، خبرنگار، روزنامه نویس، ژورنالیست
فرهنگ واژه مترادف متضاد